- ۲۸ جوزا ۱۳۹۸
به نظر میرسد که مذاکرات زلمی خلیلزاد با طالبان بهسوی بنبست و ناکامی میرود. اگر این مذاکرات بینتیجه پایان یابد و ناکام شود، کامیابان و برندهگان این مذاکرات ناکام، طالبان و پاکستان خواهد بود.
پاکستانیها سر انجام طالبان را از یک گروه دهشتافگن انتحارگر به عنوان عمدهترین نیروی سیاسی و نظامی در منطقه و جهان معرفی کردند. تا چند سال پیش تنها پاکستان بود که هر چند نه بهصورت آشکار از طالبان حمایت میکرد، اما حالا پاکستانیها روسیه و چین را بهصورت علنی در کنار طالبان قرار دادند و پای امریکاییها را در مذاکرات شاهانه با یک گروه انتحاری در قطر کشاندند.
در حالی که طالبان در سالهای اخیر بارها با نمایندهگان دولت افغانستان در خفا مذاکره کردند، اما امروز از مذاکره با دولت امتناع میکنند. در نخستین سال فروپاشی امارت طالبی، طالبان تنها میخواستند در خانهها، قریهها و مساجد خود زندهگی کنند، اما چند سال بعد خواستار رسمیت یافتن گروه خود شدند و حالا چیزی کمتر از بازگشت امارت اسلامی را در قدرت قبول ندارند.
در قوس ۱۳۸۰ سید طیب آغا یاور ملاعمر، محمدحسن رحمانی والی قندهار، عبیدالله آخند معاون ملاعمر و وزیر دفاع طالبان و میراحمد آغا، با حامدکرزی در موافقتنامۀ شاه ولی کوت تعهد کردند که طالبان، قندهار و ولایات مجاور را به دولت واگذار کنند. سلاح را تسلیم و به خانههای خود بروند. ملاعمر میتواند در قندهار زندهگی کند.
بعد از ۱۳۸۴ که پاکستان طالبان را به جنگ افغانستان بر گرداند، مذاکرات پوشیدۀ طالبان را با امریکاییها و متحدین غربی آنها و دولت افغانستان مدیریت کرد.
کرزی در سنبله ۱۳۸۴ خواستار حذف نام ۲۰ تن از رهبران قبلی طالبان از فهرست قطعنامۀ ۱۲۶۷(۱۹۹۹)شورای امنیت ملل متحد شد، اما روسیه با حذف نام اینها مخالفت کرد. در حالی که امروز روسها به جای طالبان سخن میگویند و صدایشان با صدای طالبان از یک تریبون و آن هم درمسکو بلند میشود.
در سرطان ۱۳۸۴ سازمان استخبارات آلمان(بی-ان-دی) در زوریخ با دونفر اعضای درجه متوسط طالبان که به شورای کویته تعلق داشت مذاکره کرد. بعد از سال ۱۳۸۵ موافقتنامههای محلی با طالبان امضا شد. موافقتنامۀ موسی قلعه هلمند، موافقتنامۀ گرشک، موافقتنامۀ نوزاد و سپس موافقتنامۀ دندغوری بغلان اینگونه موافقتنامهها بودند.
عربستان در سنبله و دلو ۱۳۸۷ میزبان دو دور مذاکرات قیوم کرزی برادر حامد کرزی با طالبان بود که استخبارات نظامی پاکستان آن را مدیریت میکرد. وقتی در سال ۱۳۸۸ چند دور مذاکره میان کا آیده
نمایندۀ خاص سازمان ملل متحد درافغانستان با طالبان از جمله با عبدالطیف منصور منشی شورای رهبری طالبان و ملا عبدالغنی برادر بدور از مدیریت آی.اِس.آی صورت گرفت، آی.اِس.آی آنها را در کراچی بازداشت و زندانی کرد. پس از توقف کوتاه مذاکرات، در قوس ۱۳۹۱ و ثور ۱۳۹۲ با میانجگیری امریکا و ناروی دولت افغانستان با کمیتۀ سیاسی طالبان مذاکره کرد. ناروی در حوت ۱۳۹۳ نیز میزبان طالبان و نمایندهگان دولت افغانستان بود.
در این زمان آلمان نیز شروع به میانجیگری کرد و یک دور مذاکرات میان سازمان استخبارات آلمان و طیب آغا در دوحه برگزار شد. دور بعدی در عقرب ۱۳۶۹ و ثور ۱۳۹۰ میان طیب آغا و آلمانیها در مونیخ دایر شد. استخبارات امریکا نیز شامل این مذاکرات بود که در نتیجه منجر به تشکیل دفتر طالبان در قطر در جوزای ۱۳۹۲ شد. اهتزار شاندار پرچم طالبان کرزی حامی طالبان را ناراحت ساخت، اما علی رغم آن مذاکرات ادامه یافت. وقتی اشرف غنی به ارگ آمد، اولین مذاکره میان معصوم ستانکزی
سرپرست وزارت دفاع با سه عضوطالبان (مولوی عبدالجلیل، محمد حسین رحمانی والی پیشین طالبان در قندهار و ملاعبدالرزاق وزیرداخلۀ طالبان) در ثور ۱۳۹۴ در ارومچی چین با نظارت و مدیریت آی.اِس.آی انجام یافت. اما طالبان این مذاکره را دوام ندادند و گفتند که مذاکره باید در قطر و در دفتر آنها انجام شود. با وجود آن با مدیریت پاکستان یک دور دیگر مذاکرات طالبان با دولت افغانستان.
در سرطان ۱۳۹۴ در مری پاکستان شروع شد. هیأت طالبان متشکل از عبدالطیف منصور، محمدعباس آخوند و ابراهیم عمری برادر حقانی بودند. هیأت دولت عبارت بودند از: حاجی دین محمد، حکمت خلیل کرزی، محمد عاصم والی پیشین پروان، محمد ناطقی، اسدالله سعادتی، فیضالله زکی و فرهادالله فرهاد از شورای عالی صلح. در این مذاکرات چین، امریکا و پاکستان ناظر داشتند. مذاکرات پس از افشای مرگ ملاعمر متوقف شد.
در سرطان ۱۳۹۷ آیس ولز معاون وزیر خارجۀ امریکا در امور آسیای جنوبی با طالبان در قطر دیدار کرد. در ۳۰ سنبله ۱۳۹۷ خلیل زاد به نمایندهگی وزارت خارجه در مذاکرات صلح منصوب شد و مذاکره را با طالبان آغاز کرد. طالبان با امریکاییها به ریاست خلیلزاد شش دور مذاکره کردند.
مذاکرات مستقیم و شاهانه با امریکاییها در قطر، استقبال از طالبان در مسکو و پیکینگ آنها را به این باور برده است که برندۀ اصلی جنگ افغانستان با امریکاییها و دولت مورد حمایت آن هستند. طالبان افغانستان آینده را به عنوان غنیمت جنگی و جهادی میبینند و از اینرو به چیزی کمتر از امارت اسلامی قانع نمیشوند.
آیا افغانستان آینده به غنیمت جنگی و جهادی طالبان تبدیل خواهد شد و امارت اسلامی طالبانی به افغانستان باز خواهد گشت؟ بنبست مذاکرات حکایت از این سناریو ندارد.
Comments are closed.